دیروز شاهد سومین
و آخرین مناظره كاندیداهای ریاست جمهوری با موضوع سیاست داخلی و خارجی بودیم. همانگونه
كه انتظار داشتم مباحثات نسبتا پرحرارتی بین كاندیداها رد و بدل شد و اختلاف نظرهایی
كه كاندیداها در مناظرات قبلیشان سعی در كتمان آنها داشتند؛ تا حدی عریان شد و به
نظر میرسد گمانهزنیهای انجام شده قبل از شروع تبلیغات انتخاباتی مبنی بر كنارهگیری
برخی كاندیداها به نفع كاندیدایی دیگر نیز نادرست بوده باشند.
تلاش خواهم داشت جمعبندی
خویش از این مناظرهها را در موضوع اقوام و مسئلهی ملی ارائه نمایم تا شاید
دوستان و همفكران بنده با برخی از زوایای آنها بهتر آشنا شده و سكوتی كه بر بنده در
مورد مساله انتخابات ریاست جمهوری، تحمیل شده بود را بشكنم.
اولین موردی كه به شدت مرا
متاثر كرد پرداخت هر چند اجمالی و گذرای برخی كاندیداها در مورد مساله اقوام و
اقلیتها در حوزهی (مناظره) سیاسی بود. هر چند در بحث اقتصاد و فرهنگ، برخی
كاندیداها بسیار اندك در این مورد اظهار نظر كردند اما لااقل انتظار میرفت این
موضوع در بخش فرهنگی بیشتر مورد تاكید قرار میگرفت تا در حوزهی سیاست داخلی و
این نشان میدهد كه موضوع اقوام و اقلیتها به شكل اشتباهی و زودتر از موقع وارد
حوزهی سیاسی شده است. این به هیچ وجه مطلوب فعالان مدنی آزربایجان نبوده و نیست و
شاید هم كاندیداها به عمد این موضوع را در بخش سیاسی دستهبندی كردهاند تا
بتوانند با آن نیز برخورد سیاسی نمایند.
اولویت مسئله فعلی اقوام و ملیتهای
ایران مسئله اقتصادی است و سپس ظلم مضاعف و تبعیض موجود در حوزه فرهنگ، هنر و
زبان. تاكنون فعالان داخل كشور تمایلی به ورود در حوزهی سیاسی نداشتهاند و برخی كاندیداها
زیركانه این موضوع را بیشتر در مباحثات سیاسی بررسی مینمایند. با توجه به خبرهایی
كه در دست داریم احتمال دارد برخی فعالان با برخی از كاندیداها ملاقاتهایی داشته
باشند. انتظار میرود این مساله را با آنها در میان گذاشته و مساله حقوق اقوام و
اقلیتها را نه در حوزهی سیاست بلكه در حوزهی فرهنگ بگنجانند و بدین ترتیب خطر
برخورد سیاسی با مساله اقوام و ملل كاهش یابد.
موضوع دیگر: اصل 15 و اصل 19
قانون اساسی
همانگونه كه انتظار میرفت در
این دوره از انتخابات ریاست جمهوری برخی از كاندیداها از لزوم اجرایی شدن اصول 15
و 19 به صراحت سخن گفتند. این همان دستاویزی بود كه من به شدت از آن ابا داشتم. متاسفانه
باید گفت كه برخی از این كاندیداها با علم به كارساز بودن اجرای اصل 15، از آن به
عنوان حربهی یارگیری استفاده كردند. شاید با این تعبیر بنده را مخالفت اصول قانون
اساسی بنامند. اما باید گفت كه این اصل قابلیت احقاق حقوق زبانی ما را ندارد و در
عین حال هیچ ضمانت اجرایی توسط این كاندیداها ارائه نشده است. پیشنهاد بنده این
است كه باید از تغییر اصل 15 و سپس اجرای آن سخن به میان میآمد و این نیز ناشی از
اشتباه فعالان ملی بود كه با آگاهی اندك از مختصات اصل 15 خواستار اجرای آن بودند.
همانگونه كه گفتم ابتدا باید از تغییر و سپس اجرای فوری اصل 15 لااقل در یكسال اول
ریاست جمهوری سخن به میان میآمد. تغییر بزرگ زمانی در این اصل اتفاق میافتاد كه
لااقل چند زبان رسمی و نیمه رسمی به لیست زبان مندرج در اصل 15 اضافه شود.
نام 2 كاندیدایی كه شعارهای
مطروحه آنها جهت حل مساله اقوام مورد توجه قرار گرفته است:
1- آقای محسن رضایی: ایشان با
صراحت بیشتری از این موضوع صحبت میكنند. وی از اجرایی شدن اصل 15 و 19 صحبت كردند
و مبحث فدرالیزم اقتصادی را با پرشی به جلو در حوزهی سیاسی نیز مطرح كردند. وی از
ایجاد ایالتها ( در مناظرهی سیاست داخلی و خارجی) نیز سخن گفتند. وی به اعتراضات
ملل ایران از جمله آذریها (توركها)، لرها و ... اشاره نموده و از سكوت سازمانها و
افراد مربوطه انتقاد كردند. ولی نباید فراموش كرد كه ایشان در خلوت آن حرف دیگر را
زدهاند! باید خاطرشان بیاورم كه نزدیك 2 ماه قبل وی در دانشگاه زنجان حاضر گردیده
و در حضور دانشجویان این دانشگاه سخنرانی كردند. در پایان این جلسه و در سوال یكی
از دانشجویان مبنی بر اینكه: چرا حقوق زبانی ما توركها تاكنون احقاق نشده است؟
پاسخ دادهاند كه: این ناشی از یك ترس بزرگ است!
2- آقای عارف: ایشان از اجرای
اصول 15 و 19 سخن راندند و نیز تشكیل معاونت اقوام و مذاهب در دفتر ریاست جمهوری
سخن گفتند. به نظر میرسد شعار انتخاباتی وی (در مساله اقوام و ملل ) دستیافتنیتر
باشد؛ اما كافی نیست.
هر دو كاندیدا بمانند برخی
دیگر چون روحانی و قالیباف از آزادی و آزادی بیان و ایجاد تشكلها و سازمانهای مردم
نهاد صحبت كردهاند كه نوید باز شدن فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران را میدهد.
تركیب این موارد با حل مسائل اقتصادی و معیشتی چشمانداز زیبایی دارد. تا ببینیم
در عمل چه خواهد شد!؟
در پایان باید بگویم كسانی كه
تمایل دارند پای صندوقهای رای بروند و انتخابی انجام دهند؛ از بین دو كاندیدای
فوقالذكر آقای ( به زودی اسم میبرم) میتواند مورد انتخابتان قرار گیرد.
انتخابهای ما بر اساسی شعارها
و وعدههای انتخاباتی انجام میشود. هر چند عملكرد گذشته این كاندیداها مهم است
اما كافی نیست. رای ما به شعارها است. مهم نیست كه شخصی كه ما به وی رای میدهیم
كیست و آیا وی انتخاب میشود تا به این شعارها عمل نماید یا نه! سوال دیگر اینكه
آیا تضمینی برای عمل به این وعدهها وجود دارد یا نه!؟ در پاسخ باید گفت:
1- شعارهای انتخاباتی بمانند
كارتهایی است كه رو میشود. هر چه كارتهای بیشتری رو شود برای ملتمان بهتر است.
برای مثال اگر وعده اجرایی شدن اصل 15 در دورههای قبل مطرح میشد دیگر امروز این
وعدهها جذابیتی برای برخی نداشت و نیاز بود تا وعدههای بهتر و بیشتری داده میشد.
پس قطعا ایجاد ایالتهای اقتصادی و تا حدودی سیاسی شعاری بهتر از تشكیل معاونت
اقوام و مذاهب در مقطع كنونی است.
2- رای ما به شخص نیست به
خواستهایمان است. هر قدمی از سوی هر شخصی برای خواستهایمان برداشته شود (حتی در
حوزهی تئوریك) برایمان خوب است. پس رای ما به سوی خواستهایمان سرازیر خواهد شد.
آقای رضایی در دو مورد مسائل اقتصادی و معیشتی و نیز مسائل فرهنگی و زبانیمان كه
برای ملتمان اولویت است شعارهایی داده است. به نظر بنده این شعارها برای كسانی كه
میخواهند رای بدهند مطلوب است.
3- در صورتی كه یكی از این 2
كاندیدای فوقالذكر رئیس جمهور شود و به هر شكلی نتواند یا نخواهد به این وعدهها
عمل نماید؛ بازهم ملت ما نه تنها چیزی از دست نمیدهد بلكه از نظر فكری و عملی
قدمی به جلو خواهد گذاشت و در صورتی كه به این شعارها تا حد كامل یا ناقص عمل نماید؛
بازهم برای ما خوب است. تصور نكنید سطح مطالباتمان كاهش یافته است. برخی دوستان
نگرانند تا بدین شكل آلترناتیوی برای حركت در سطح دولتی ایجاد شود كه بنده نیز با
احترام به نظر آنها میگویم كه هیچ دولتی نتوانسته و نمیتواند برای فعالیتهای
مردمی آلترناتیوی تشیكل دهد و اگر هم برای نمونه چنین توفیقی در مقاطعی حاصل شده
است؛ گذرا و موقتی بوده است و نیز بمانند موتور محركهای برای خواست مردم عمل
نموده است.
4- نگاه به درون كشور در بین این
دو كاندیدا به مراتب بیشتر از سایر كاندیداها است. به نظر بنده مسائل درون كشور
اولویت دارند نسبت به مسائل خارجی. پس این میتواند منافع كوتاه مدت و بلند مدت ما
را تامین كند. به هر حال یك نفر از بین كاندیداها انتخاب خواهد شد. پس همانگونه كه
در طول تبلیغات انتخاباتی توانستیم خواستهایمان را به گوش مسئولین برسانیم میتوانیم
با سمت و سو دادن به آرائمان و جهتگیری مناسب كه به نظرم تا حدی توان آنرا بدست
آوردهایم؛ بر مطالبات به حقمان تاكید نمائیم.
به نظر بنده میتوان با
رایزنی مناسب با این 2 كاندیدای ریاست جمهوری امتیازاتی برای حقوق ملیمان بدست
آوریم. حتی اگر این امتیازات در حد شعارها و بر روی كاغذ بمانند. در هر حال تصمصمگیری
در این زمینه كمی زود است و در طول چند روز باقی مانده تا روز انتخابات ممكن است اتفاقات
زیادی روی دهد و تصمیات جدیدی اتخاذ شود.
منتظر نظرات مخالف و موافقتان
هستم.
محمود اوجاقلو
18/3/1392
گؤنده ر بؤلوم لر: یؤنه تگیل (سیاست)