نگاهی به روند تصویب اصل پانزده قانون اساسی
ایران در جلسهی تدوین قانون اساسی ایران
تبریز
سسی: در سال ۱۳۵۷ هجری شمسی، ایران شاهد انقلابی گشت كه بعدها از آن با نام انقلاب
اسلامی ایران یاد شد. در باب علل و ریشههای این انقلاب تحقیقات گوناگونی تاكنون
انجام پذیرفته است و هر كدام از محققین از زاویهی خاصی بدان نگریسته است. اما برخی از حقایق تاریخی به دلیل آنكه هنوز شاهدان
و بازیگران آن در قید حیات میباشند؛ چندان در هالهای از ابهام فرو نرفته است كه
برای اثباتشان نیاز به تحقیقات تاریخی گستردهای باشد. یكی از این حقایق تاریخی
نقش آزربایجانیان در انقلاب ایران، سرنوشت انقلابیون آزربایجانی و سهم آزربایجان
از این انقلاب میباشد. بر هیچ سن و سال گذشتهای كه هنوز در قید حیات است و
روزهای انقلاب ایران را به یاد میآورد پوشیده نیست كه اگر قیام تبریز نبود و اگر
حمایت آیتالله شریعتمداری از اعتراضات مردم بر علیه شاه نبود؛ شاید سرنوشت این
اعتراضات به گونهای دگر رقم میخورد.
این
مقال بررسی نحوهی نگرش جمهوری اسلامی ایران به اصل پانزدهم قانونی است كه از آن
به عنوان قانون اساسی خویش یاد میكند كه اساس جمهوری اسلامی ایران بر آن بنیان
نهاده شده است. یكی از اسناد فهم نگرش سردمداران فكری جمهوری اسلامی ایران مباحثات
شركت كنندگان تدوین و گنجانیدن این اصل در قانون اساسی ایران میباشد كه هنگام
مطالعهی این مباحث تنها تصویری كه به ذهن آدمی خطور میكند مباحثهی افرادی است كه
جهت ظلم فرهنگی به ملل غیرفارس ساكن در ایران از یكدیگر پیشی میگیرند كه مبادا
شرایطی برای آیندگان فراهم نمایند كه زبان فارسی در خطر قرار گیرد. در ذیل متن
مباحثات صورت گرفته در تدوین این اصل در مجلس تدوین قانون اساسی ایران آورده میشود.
جلسة بیست و دوم بیست هشتم شهریور ماه ۱۳۵۸ هجری شمسی
جلسه
ساعت شانزده روز ۲۸ شهریور ماه ۱۳۵۸ هجری شمسی برابر با بیست و هفتم شوال المكرم
۱۳۹۹هجری قمری به ریاست آقای دكتر سید محمد حسینی بهشتی (نایب رئیس) تشكیل شد.
فهرست
مطالب
۱ـ
اعلام رسمیت جلسه
۲ـ
نطق قبل از دستور آقای دكتر نوربخش
۳ـ
طرح اصل ۱۸
۴ـ
طرح و تصویب اصل ۱۹ (اصل شصت و یكم)
۵ـ
طرح و تصویب اصل ۲۱ (اصل پانزدهم)
۶ـ
طرح اصل ۲۲
۷ـ
پایان جلسه دبیرخانة مجلس بررسی نهائی قانون اساسی
طرح و تصویب اصل ۲۱ (اصل پانزدهم) نایب رئیس (بهشتی) ـ اصل
بیست و یك مطرح میشود.
اصل
۲۱ ـ زبان و خط رسمی و مشترك مردم ایران فارسی و متون و اسناد و مكاتبات رسمی و
كتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی در مطبوعات و
رسانههای گروهی هر محل و تدریس ادبیات آنها در مدارس در كنار زبان فارسی آزاد
است.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ در این زمینه موافق و مخالفی هست؟ آقای ربانی مخالفید؟
ربانی
ـ ما دو زبان داریم یك زبان فارسی و یك زبان دینی، زبان دینی ما زبان مكتب ما است
كه قرآن ما است.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ آقای مشكینی بفرمائید.
مشكینی
ـ شما میفرمائید اسناد و مكاتبات باید با این زبان باشد حالا یك قبالهای به زبان
عربی نوشته شد؛ چرا باید آن سندیت نداشته باشد؟
نایب
رئیس (بهشتی) ـ برای اینكه آن وقت در دادگاه باید یك مترجم رسمی عربی هم باشد تا
بتواند آن قباله را ترجمه بكند و قضات بتوانند رویش كار بكنند.
در
كلانتری یا باید مأمور كلانتری عربی بداند یا یك مترجم بخواهد.
اؤیرنجی سسی- نكتهی قابل توجه در مخالفت آیتالله مشكینی
با این اصل این میباشد كه چرا زبان عربی مدنظر قرار نمیگیرد. حال آنكه آیتالله
مشكینی چنان كه از نام ایشان نیز پیداست اهل آزربایجان بوده و تركزبان میباشد و
حداقل برای احترام به خویشتن و زبانی كه هویت فردی و جامعهای كه وی در آن رشد
یافته است انتظار میرفت كه بیتفاوت بدان نباشد.
آقای
دكتر خالاتیان اگر مخالف هستید میتوانید صحبت بكنید.
خالاتیان
ـ ارامنه كه جا و محل مشخص ندارند و در اینجا جائی برای زبان و خط اقلیتهای مذهبی مشخص
نشده است.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ آقا میگویند ارامنه محل مشخصی ندارند و حال آنكه زبانی دارند و
میخواهند یك مجلهای را به زبان ارمنی منتشر كنند؛ بنابراین اگر ما «قومی» را
اضافه كنیم تكمیل میشود و چیزی هم كم نمیشود.
(نمایندگان
ـ اشكالی ندارد.)
خالاتیان
ـ بجای عبارت «مطبوعات محلی» عبارت «مطبوعات خودشان» را بگذارید بهتر است؛ حالا كه
كلمة «قومی» اضافه شده است.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ «مطبوعات و رسانههای گروهی هر محل» اینجا را میفرمائید؟ (خالاتیان
ـ بجای «محل»، «قوم» باشد.)
اشكالش
اینست كه مطبوعات دارد ولی رسانههای گروهی ندارد.
«مطبوعات
و رسانههای گروهی هر محل» بنده گمان میكنم بنویسیم كه «از زبانهای محلی و قومی در
مطبوعات هر گروه و رسانههای گروهی هر محل» زیرا وقتی میگوئیم «قومی» اصلا دیگر
مشكلی ایجاد نمیكند.
عنایت
بفرمائید این عبارت «هر محل» بطور كلی زاید است برای این كه ما در همین دستگاه
رادیو و تلویزیون فعلی از فرستنده مركزی برنامة كردی داریم؛ بنابراین نباید بگوئیم
«هر محل» وقتی این عبارت را برداریم مشكل آقایان حل میشود.
آقای
آیت بفرمائید.
دكتر
آیت ـ توضیح من اینست كه یك سوءتفاهمی ایجاد شده در حالی كه همة زبانها باید
باشد.
اؤیرنجی سسی- دكتر آیت از جملهی افرادی در تاریخ انقلاب
اسلامی ایران میباشد كه بنا به دلایلی كه شاید بعدها روشن گردد چندان مورد توجه
قرار نگرفته است؛ حال آنكه این فرد تاثیر زیادی در شكلدهی اندیشهای داشته است كه
در تثبیت قدرت جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی دارد.
دكتر آیت پدر فكری حلقهی علم و صنعت در اوایل انقلاب
اسلامی ایران میباشد كه از این حلقه به عنوان بنیانگذاران انقلاب فرهنگی یاد میشود،
كه برای نخستین بار در دانشگاه علم و صنعت تهران آغاز به تسویهی فرهنگی نمودند.
از دكتر محمود احمدینژاد به عنوان نیروهای درجهی دو این حلقهی فكری در آن زمان
یاد میشود. دكتر آیت، زندگانی سیاسی پرفراز و نشیبی داشته است؛ چنان كه در
كارنامهی سیاسی وی عضویت در احزاب چپ مسلح نیز دیده میشود. دكتر آیت طی سوءقصدی
كه به جان وی شد ترور گشت.
حال این سخن دكتر آیت كه همهی زبانها باید باشد؛ سخن گنگی
است كه بیان نمیدارد كه آیا منظور دكتر آیت زبانهای قومی ایران است كه باید در
كنار زبان فارسی گنجانیده شود یا نه؟!
مگر
ما به زبان انگلیسی و به زبان فرانسه نمیتوانیم روزنامه منتشر كنیم؟ این مطلب كه
در این اصل آمده بیشتر مربوط به تدریس و ادبیات است كه بتوانند تدریس كنند وگرنه
خود بخود آزاد است.
(بهشتی
ـ جزو مدارس قومی است.)
به
هر حال این مطلب باید روشن بشود.
(بهشتی
ـ دیگر جای بحث نیست.)
(یكی
از نمایندگان ـ بجای زبان فارسی بگذاریم برنامة فارسی ـ چون زبان اخص است.)
نایب
رئیس (بهشتی) ـ خیر آقا زبان فارسی است یعنی از نظر فرهنگی زبان فارسی میگویند نه
برنامة فارسی؛ (خزعلی ـ در این جا «خط رسمی و مشترك» نوشته شده در صورتی كه در پیش
نویس قبلی «مشترك» بوده قید «رسمی» برای چیست؟) جواب این مطلب گفته شد؛ آقا بحث در
اینست كه زبان رسمی به آن زبانی میگویند كه در مؤسسات دولتی معمول است و احكام
دولتی و امثال اینها باید با آن زبان باشد.
وقتی
گفتیم كه اینها باید به آن زبان باشد؛ میشود رسمی پس چرا بگذاریم رسمی.
(خزعلی
ـ همین رسمی كافی است.)
این
برای روح مطلب است این عبارت تحمیل یك چیزی بر آن گروهها است.
ایران
كه یك كشور است خود بخود زبان مشترك میخواهد این توضیح است و ضرری هم ندارد.
(حائری
ـ منظور از این متون چیست؟ مثلا یكنفر میخواهد مجله عربی منتشر كند یا یك كتاب
عربی بنویسد.)
حالا
بنده توضیح میدهم؛ اجازه بدهید، منظور از این متون عبارت است از متن مقاوله نامهها
و قراردادها مثل قانون اساسی، متن قوانین، بنابراین، این كلمة «رسمی» شامل همه
میشود «متون و اسناد و مكاتبات رسمی».
(منتظری
ـ بنویسید متون و اسناد و مكاتبات رسمی) پس «رسمی» را دنبال همه بیاوریم درست میشود
بنویسیم «و اسناد و مكاتبات و متون رسمی».
پس
ملاحظه بفرمائید آقایان یادداشت كنید تبدیل شد به اینكه «زبان و خط رسمی و مشترك
مردم ایران فارسی است».
(یكی
از نمایندگان ـ رسمی یعنی چه؟) زبان رسمی یعنی متون و احكام، یعنی كتابهای درسی كه
به زبان فارسی است، احكامی را كه دولت صادر میكند؛ اسنادی را كه مبادله میكند،
متون قوانین همه به زبان فارسی است.
(اشراقی
ـ فرمودید باید در ادارات دولتی و مكاتبات به آن زبان صحبت بشود؟) صحبت خیر آقا،
مكاتبات را عرض كردم یعنی دفاتر باید با آن تنظیم بشود «زبان و خط رسمی و مشترك مردم
ایران فارسی است اسناد و مكاتبات و متون رسمی و كتب درسی باید با این زبان و خط
باشد».
(طاهری
اصفهانی ـ یاویرگول یا كاما در جای مناسب آن بگذارید.)
اجازه
بدهید هر رویهای كه برای بقیة اصول پیش گرفتیم در مورد این جمله هم اعمال میكنیم
یك عدهای واوها را اول جمله میآورند و میگویند شیوة ما اینست و آن شیوهای را كه
الان در زبانهای اروپائی معمول است نمیپذیرند و یك عدهای هم این را میپذیرند.
این
را در آخر یك روال خواهیم كرد.
(بشارت
ـ سؤالی دارم «در كنار زبان فارسی» شامل همه است یا مال مدارس است؟ مثلا مربوط به
مطبوعات و رسانههای گروهی است؟…)
خیر
آقا این مربوط به تدریس است.
تدریس
ادبیات آنها در مدارس، در كنار زبان فارسی آزاد است.
(بشارت
ـ ممكن است اینها تمام برنامههای رسانه گروهی خودشان را به زبان خودشان منتشر
بكنند.)
سؤال
ایشان اینست كه آیا این «در كنار» شامل رسانههای گروهی میشود؟ مثلا یك مجلهای را
به زبان آذری نوشتند؛ آیا باید هر ورِ از این مجله یك طرفش فارسی باشد؟ آخر اینجا
نوشتهایم مطبوعات (بشارت ـ رسانههای گروهی) خوب چه عیبی دارد بنویسیم رسانههای
گروهی آزربایجان فقط به زبان آذری باشد؛ ولی رسانه گروهی تهران به زبان فارسی باشد
این اشكالی ندارد؟ (بشارت ـ خطر ندارد كه مطالب دیگری را هم بیان كنند كه بعضی
نفهمند؟) اگر دو تا هم باشد این خطر را دارد.
(دكتر
آیت ـ اگر مسائل گروهی را هم همگانی بنویسیم بهتر نیست؟)
رحمانی
ـ موضوع كتب درسی مدارس قدیمه و همچنین كتب درسی دانشگاهی، چه بسا این اطلاِ شامل
همة كتب درسی میشود كه باید به زبان فارسی باشد این را توضیح بدهید تا روشن شود.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ سؤال آقای رحمانی سؤال واردی است و آن اینست كه وقتی میگوئید متون
كتب درسی باید همه به زبان فارسی باشد این كلمة درسی شامل كتابهای دانشگاهی هم
میشود در حالیكه ممكن است در دانشگاه كتاب درسی به زبان خارجی باشد و یا در حوزههای
علوم اسلامی كتابهای عموماً به زبان عربی است؛ بنابراین باید یك تعبیری اینجا
بیاید كه چنین معنائی را ندهد.
(تهرانی
ـ اگر شما این را به این شكل تصویب كنید در دبستانها هم باید در كناز زبان فارسی
درس عربی بخوانند.)
حالا
ما هنوز به آن اصل نرسیدهایم ما در اینجا اینطور میتوانیم بگوئیم كه «متون كتب
درسی تا پایان دورة دبیرستان».
آقای
حجتی بفرمائید.
حجتی
كرمانی ـ زبان و خط مشترك مردم ایران فارسی است و متون و مكاتبات رسمی باید با این
زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی در مدارس و مطبوعات محلی آزاد است.
اؤیرنجی سسی- حجتی كرمانی از روحانیونی است كه به گونهای
علنی در نوشتارهای خود با حقوق آزربایجانیان مخالفت مینماید. وی مسئول نشر آثار
امام خمینی (ره) بود كه از جملهی كتابهای وی كتاب مشهورش در باب آیتالله
شریعتمداری و قیام آزربایجانیان در حمایت از حزب خلق مسلمان میباشد كه كتابی است
سراسر ناسزا به محضر آیتالله شریعتمداری. چنان چه در پیشنهاد وی نسبت به اصل
پانزده قانون اساسی مشخص میگردد علیرغم آنكه در سطور فوق حاضرین با اضافه نمودن
كلمهی قوم به این اصل موافق هستند ایشان مخالف بوده و تنها به وجود كلمهی محلی
كفایت مینماید.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ چون در متن قبلی آن مسألهای كه باید متون كتابهای درسی به زبان
فارسی باشد نیامده است بنابراین، این اشكال هم نیامده است.
پس
اشكال این اصل این است.
كه
اگر اینطور تصویب شود ممكن است بعداً قانونی تنظیم كنند كه كتابهای درسی مدارس در
مناطقی كه زبان محلی هست به زبان محلی باشد.
شما
این را تأیید میكنید؟ (حجتی كرمانی ـ خیر در كنار فارسی میتوانیم بگذاریم) ما میگوییم
این عبارت اگر تكلیف كتابهای درسی را روشن نكند بر آن اساس میشود چنین تصمیمی گرفت
یا قانونی تصویب كرد.
(حجتی
كرمانی ـ فقط «در كنار زبان فارسی» را میتوانید اضافه كنید.)
آقای
مؤبد شهزادی بفرمائید.
مؤبد
شهزادی ـ وقتی گفتیم زبان و خط رسمی مشترك مردم ایران فارسی است.
یعنی
بچههای مردم ایران باید فارسی درس بخوانند.
بنابراین
ذكر اینكه كتاب درسی هم باید با چه زبانی باشد دیگر لازم نیست.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ آقای هاشمی نژاد بفرمائید.
هاشمی
نژاد ـ این عبارت بسیار واضح نوشته شده است و هر چه به آن اضافه كنیم مغلقترش
میكنیم.
بنابراین
اینكه كتب درسی باید با این زبان و خط باشد این معنایش این نیست كه اگر در
دبیرستان یا در دانشگاه بخواهند یك برنامهای را بصورت انگلیسی تدریس كنند این جزو
برنامه معمولی و كار آنها است و منافاتی با این اصل ندارد و هیچكس هم چنین منافاتی
را نمیفهمد و ضرورتی هم ندارد كه چیزی بر این اصل اضافه شود.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ متشكرم عنایت كنید آقای رحمانی آن پاسخی كه داده میشود و بیان آقای
هاشمینژاد هم كمك میكند اینست كه وقتی میگویند كتب درسی باید به این زبان باشد
معلوم میشود كتب درسی عمومی است چون بالا هم كلمه مشترك را با تعبیر آقای مؤبد
داشت.
(رحمانی
ـ عمومی بنویسید) یعنی بنویسیم «و كتب درسی عمومی» (عدهای از نمایندگان ـ متن
قبلی بهتر است و لزومی ندارد.)
بنابراین
بنظر عدهای از حاضرین متن اصلی مناسب است و آنرا به رأی میگذاریم.
آقای
ربانی بفرمائید.
ربانی
شیرازی ـ كتب درسی را بردارید چون آنكه منحصراً باید به زبان فارسی باشد؛ متون و
اسناد دولتی است یعنی عربی آن عربی و انگلیسی آن انگلیسی و فارسی آنهم فارسی است.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ آقای ربانی شما چرا كم توجهی میكنید؟ یك وقتی در یك مدرسه كتاب انگلیسی
تدریس میكنند معلوم است كه كتاب انگلیسی است.
آیا
كتاب ریاضیات یا جانورشناسی و یا گیاهشناسی را مقید میكنید كه همه جا به زبان
فارسی باشد یا تجویز میكنید كه كتاب ریاضیات، جانورشناسی و یا گیاهشناسی و غیره
به زبانهای مختلف باشد؟ (منتظری ـ یك وقت است كه كتاب ترجمه نشده است.)
آن
مورد عمومی است و اشكال ندارد.
بنابراین
بنظر اكثر دوستان عبارت كافی است آقای مكارم بفرمائید.
مكارم
شیرازی ـ آقایان توجه بفرمائید كه یك حلقة اتصالی برای حفظ وحدت ملی در مملكت لازم
داریم اگر بنا شود؛ در هر منطقهای كتابهای درسی به زبان آن منطقه تنظیم بشود؛ از
هم فاصله میگیریم. بنابراین وحدت ملی متزلزل میشود و این
جمله «كتب درسی» واجب است باشد.
نایب
رئیس (بهشتی) ـ آقای كیاوش بفرمائید.
كیاوش
ـ اگر صلاح میدانید برای اینكه هیچگونه سوءاستفادهای از متون كتابها نشود اضافه
شود «و تدریس ادبیات آنها در مدارس طبق برنامه وزارت آموزش و پرورش در كنار زبان
فارسی انجام شود. »
نایب
رئیس (بهشتی) ـ این كه معلوم است كه همه چیز طبق برنامة وزارت آموزش و پرورش خواهد
بود.
آقای
مولوی عبدالعزیز بفرمائید.
مولوی
عبدالعزیز ـ اگر كسی بخواهد عربی بخواند آیا دولت برای او معلم عربی میگیرد یا
خیر؟ و یا اگر كسی بخواهد زبان بلوچی بخواند آیا دولت ملزم است كه برای او معلم
بلوچی بگیرد یا خیر؟
نایب
رئیس (بهشتی) ـ بلی دولت موظف است یعنی وقتی آنها حق داشتند؛ این زبان را تدریس
كنند دولت موظف است چیزی را كه آنها حق دارند برایشان تهیه كند.
(مولوی
عبدالعزیز ـ یعنی هم كتاب و هم معلم باید تهیه بكند؟) بلی، من متن را یكبار دیگر
میخوانم تا نسبت به آن رأی گرفته شود:
اصل
۲۱ (اصل پانزدهم) ـ زبان و خط رسمی و مشترك مردم ایران فارسی است.
اسناد
و مكاتبات و متون رسمی و كتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از
زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس
در كنار زبان فارسی آزاد است.
لطفاً
گلدانها را برای رأی ببرید.
(در
این هنگام رأیگیری و شمارش آرا بعمل آمده و نتیجه بشرح زیر اعلام شد.)
نایب
رئیس (بهشتی) ـ عده حاضر در جلسه شصت و هفت نفر كه البته آقای غفوری چند روزی است
در مسافرت هستند یعنی فقط دو نفر غایب داریم.
موافق
شصت و دو نفر مخالف هیچ و ممتنع پنج نفر، بنابراین اصل ۲۱ تصویب شد.
(تكبیر
نمایندگان).
منبع مذاكرات:
كتاب
صورت مشروح مذاكرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در چهار
مجلد كه در آذرماه ۱۳۶۴ شمسی توسط اداره كل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای
اسلامی و كتاب صورت مشروح مذاكرات شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در سه جلد توسط” اداره كل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی”در تیرماه
۱۳۶۹به چاپ رسیده است.
گؤنده ر بؤلوم لر: یؤنه تگیل (سیاست)