قوت
لاموت را گران نكنید
نان
آسانترین و در دسترسترین خوراكی كه از قدیمالایان ایرانیان با آن آشنا هستند.
این را میشود از تنوع بسیار نانها و نحوه پخت هر یك از آنها مشاهده كرد. از زمانی
كه ایرانیان توانستند مواد اولیه تهیه نان را از جو به گندم تغییر دهند؛ كیفیت نان
را افزایش یافت تا اینكه به جزء لاینفك از سفرهی رنگین ما تبدیل شد. تصور سفرهای
بدون نان برای ما بسیار سخت است. چه برسد به شخصی كه دیزی تیلیت شدهاش را هم با
بللهای از نان لواش یا بربری میخورد. این شخص لذت این لحظه جزء خاطرات زندگیش
است.
نان
بعنوان یكی از اصلیترین غذاهای طبقه متوسط و فقیر جامعهی ما نیز محسوب میشود.
حتی خانوادههای زیر خط فقر نیز میتوانند با تهیه دو قرص نان و كمی پنیر یا سیبزمینی
یك وعدهی غذایی داشته باشند. میشود با همین یك وعده غذایی یك روز را هم به فردا
رساند. شاید از همین روست كه نان لقب قوت لایموت گرفته است.
اما
چند وقتی است كه دولت تصمیم گرفته است بهای نان را افزایش دهد. حال چه كسانی، با
چه نیاتی و با كدام دلایل چنین تصمیمی را اتخاذ كردهاند؛ مجال بحث وجود ندارد.
مسئله نان هیچ شباهتی به بنزین، كرایه، مسكن و ... ندارد. این جزء ابتداییترین حق
ملت است. خوردن و آشامیدن مسئلهای نیست كه بشود پشت درهای بسته برایش برنامهریزی
كرد! نمیدانم مجریان و بانیان این طرح، در بین مردم زندگی میكنند یا نه!؟ اصلا
آنها ساكن ایران هستند!؟ آیا فرماندار زنجان سری به محلههای شورجا، خیام و ... كه
اكثرا جزء مناطق فقیرنشین محسوب میشوند؛ زده است!؟ آیا از میزان حقوق دریافتی
كارگری ساده كه صاحب خانوادهای 4 نفره است؛ اطلاع دارد!؟ پرداخت یارانهها را علم
نكنید كه خودتان هم بهتر میدانید كفاف امور را نمیدهد.
من
شخصا و شدیدا نسبت به افزایش قیمت نان اعتراض دارم. اما تنها ابزاری كه برایم باقی
مانده است همین شبكههای اجتماعی و وبلاگم است. چون در ایران مرا مبلغ علیه دولت
میدانند و نه منتقد دولت. پس طبیعی است كه انتقادات و اعتراضات كوچك امثال من
خیلی به مذاقشان خوش نیاید.
اما
از كسانی كه مسئول و مجری این طرح هستند؛ میپرسم. آیا در صف نانواییها شاهد
میزان بالای استرس، فشار روانی و فحاشی مردم نسبت به خود نیستید!؟ آیا از اینكه
ملت چنین احساساتی دارند لذت میبرید؟
نمیدانم
این جمله را بگویم یا نه!؟ بعضی وقتها فكر میكنم كه مردم ما مورد قهر دولت قرار
گرفتهاند. گویا دولت از اینكه یارانهها را پراخت میكند؛ پشیمان شده و حالا دارد
به انحاء مختلف از مردم انتقام میگیرد. اما امیدورام لااقل در این یك مورد اشتباه
كرده باشم. چون در مورد نان و تغذیه مردم؛ هیچ كس نباید شوخی كند. در اینجا من و امثال
من با دولت نه سر شوخی داریم و نه سر جنگ. چون در این دعوا كاسهها بر سر مردم
بیچاره خرد میشود.
حتما
فیلم "مشهدی
عباد"
را دیده اید. اگر ندیدهاید حتما یكبار هم كه شده آنرا ببینید. در آن فیلم یكی از
شخصیتهای بسیار جالب و تاثیرگذار فیلم، حمال مشهدی عباد است. حمالی كه در شهر كوچك
خویش كمترین سهم را از بده و بستانهای ثروتمندان دارد و حتی در این بین حق و حقوقش
نیز پایمال میشود. این فیلم را دوباره امشب خواهم دید.
امیدوارم
نوشته من "تشویش
اذهان عمومی"
تعبیر نشود. شما هم امیدوار باشید.
گؤنده ر بؤلوم لر: گوندم اولای