كاریكاتور
كاریكاتور است.
6
سال از تاریخ تولد كاریكاتوری میگذرد كه زخمی كهنه را باز كرد. رسم بر این است كه
تولدها را جشن میگیرند؛ اما تولد این موجود برای پدران و مادرانش سرافكندگی پدید
آورد. نطفهی این موجود از زمانهای دور بسته شده بود.
پس
از گذشت 6 سال از این واقعه تحلیلها، مصاحبهها و نامههای سرگشادهی زیادی منتشر
شد؛ تا اندكی فضا تلطیف شود. نیما نیستانی بازداشت شد و اندكی بعد آزاد شد. بعدها
نشان شجاعت دریافت كرد و چند روزی است كه كمپینی به راه انداخته است. گویا نیما
نیستانی برای محبوبیت هر چه بیشتر؛ فعالیتهای خلاقانه و منحصر بفردی دارد.
قصد
تعریف یا تمجید از نیما ندارم. چون من هم چون بساری از توركهای ساكن ایران هنوز هم
نسبت به او نفرت عمیقی دارم. اما این نفرت هم تقصیر ما نیست. ما برای آنكه اعتراض
خود را به تبعیضها و نژادپرستیهای موجود در اجتماعمان نشان دهیم نیاز داریم یك
چیزی یا نمادی و یا شخصی باشد تا او را هدف قرار دهیم. این موضوع مركز دایرهای
است كه نوك پرگار ما در آن قرار میگیرد.
به
هر حال نیما نیستانی كمپینی راه انداخته كه منشاء آغاز این كمپین از درج خبری در
خبرگزاری ایلنا (خبرگزاری كار ایران) با عنوان زیر بوده است:
" به گزارش ایلنا پس از
برگزاری مراسم تحلیف اعضای منصفه مطبوعات استان مركزی جلسه رسیدگی به اتهام هفتهنامه
"نامه امیر" به مدیرمسئولی ابوالفضل
نیكعهد برگزار شد. در این جلسه اعضای هیئت منصفه
پس از شنیدن دفاعیات وكیل شاكی و مدیرمسئول هفتهنامه نامه امیر وارد شور شدند و
در نهایت هفتهنامه نامه امیر را در زمینه درج كایكاتور احمد لطفی آشتیانی مجرم
شناخته و نشریه نامه امیر را مستحق تخفیف در مجازات دانستند.
همچنین بنابر اعلام قاضی
عدالتخواه رئیس دادگاه مطبوعات استان مركزی اتهام ترسیم كاریكاتور توسط محمود
شكرایه كاریكاتوریست نشریه نامه امیر در دادگاه دیگری به صورت مجزا مورد بررسی
قرار گرفته و آقای شكرایه به خاطر ترسیم كایكاتور به تحمل ۲۵ ضربه شلاق محكوم شده
است."
پس
از اعلام این خبر نیما نیستانی یادداشتی در اینترنت منتشر كرده است و همه
كاریكاتوریستها را جهت اعتراض به این روند دعوت كرده است.
اعتراض
میكنم؛ پس هستم.
سوالی كه در اینجا پیش میآید این است: چرا آقای
محمود شكرایه كه كارتون یك شخص را ترسیم كرده بود مستحق مجازات 25 ضربه شلاق شده
است اما با نیما نیستانی كه كاریكاتور توهینآمیز یك ملت 35 میلیونی را ترسیم كرده
بود؛ برخوردی مناسب صورت نگرفت!؟ در صورتی كه حكم آقای محمود شكرایه را به آقای
نیستانی جاری نماییم؛ ایشان باید به تحمل 875000000 ضربه شلاق محكوم میشدند! اما
متاسفانه باید بگویم قدرت یك شخص (نماینده اسبق مجلس) بیش از قدرت یك ملت است.
هر
چند همه نیك میدانیم؛ نمیشود با اینگونه مجازاتها و سختگیریها اصلاحات اساسی
انجام داد و این قبیل اعمال مسكنی كوتاهمدت است.
به
امید روزی كه هیچ هنرمندی بخاطر منافع شخص یا اشخاصی، هویت ملتی را به سخره نگیرد.
گؤنده ر بؤلوم لر: گوندم اولای